نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

نارنج سبز سیاسی اجتماعی تحلیلی

بررسی مطبوعات و نشریات فارسی زبان

امکان حصول زندگی آرمانی – دکتر ملکیان

حصول این زندگی آرمانی 1 ، بخش عمده‌اش به دست خودماست ، و بخشی از آن در دست خود ما نیست .

آن بخشی که از اختیار خود من بیرون است ، باز در درون خود به دو قسمت تقسیم می‌شود ،


یک بخشی از حصول زندگی آرمانی ، از اختیار من بیرون است ، چون از اختیار کل بشر بیرون است . و این آن چیزی است که من در بحث‌ها از آن به وجوه تراژیک زندگی تعبیر می‌کنم . وجوه تراژیک زندگی یعنی آن وجوهی که در آن وجوه ، ما زندگی خوب و خوش و ارزشمندی نداریم ولی نمی‌توانیم هم داشته باشیم ، چون سرشت زندگی بشری به بیشتر از آن اجازه تحقق نمی‌دهد .

بخش دیگر (بخش دوم) هم جزء وجوه تراژیک زندگی نیست ، یعنی از وسع بشر بیرون نیست ، اما به دست‌ نهادهای اجتماعی است که این نهادها در سیطره‌ی من نیستند . بالاخره نهاد خانواده ، نهاد اقتصاد ، نهاد سیاست ، نهاد تعلیم و تربیت ،‌ نهاد حقوق ، ‌نهاد دین و مذهب هم تا حد زیادی برای ما تعیین تکلیف می‌کنند و بخواهیم یا نخواهیم و آگاه باشیم یا نباشیم ، ‌بر زندگی ما آثار مثبت یا منفی دارند .

 بنابراین به نظر بنده بخشی عمده‌ای از زندگی آرمانی به دست شخص انسانی بازبسته است .

 اما یک بخش آن هم به دست شخص انسانی بازبسته نیست ، یا از آن رو که اساساً در وسع انسانیت و بشریت نیست ، یا اینکه در وسع انسانیت و بشریت هست ولی به نهادهای اجتماعی وابستگی دارد که آن نهادهای اجتماعی مُسلّم است که مثل موم در دست من نیستند .

آیا می‌دانید یک زندگی خوب و  ارزشمند ، آن مقدارش که در اختیار شماست ،  از چه راهی حاصل می‌آید ؟

در پاسخ  به این سؤال ،‌ جواب‌های فراوانی در طول تاریخ شنیده‌ایم . پاسخ این پروژه 2 این بود که دستیابی به زندگی آرمانی از راه " عقلانیت و معنویت " حاصل می‌شود .

عقلانیت و معنویت دو مؤلفه‌ای هستند که زندگی آرمانی را تا آنجا که در توانِ من صاحب زندگی است ، برایم فراهم می‌کند . فقط تا آنجایی که در توان من صاحب زندگی است ،‌ نه آن بخشی که جزء وجوه تراژیک زندگی است و اساساً زدودنی نیست یا آن مقداری که تحصیل شدنی هست ، ولی نهادهای اجتماعی مانع دستیابی من به آن می‌شود .

اگر همین سؤال را از دیگری می‌کردی ، ممکن بود جواب دیگری به شما بدهد . وقتی از روشنفکران دینی این سؤال را می‌کنید ، چه جوابی  به شما می‌دهند ؟
اگر از روشنفکر دینی بپرسید که تو از  آن رو که روشنفکر دینی هستی ،‌ برای یک زندگی آرمانی چه راهی پیشنهاد می‌کنی ، می‌گوید : پیشنهاد می‌کنم که به دین روی کنید ، اما نه هر دینی ، بلکه به دین روشنفکرانه و تجدد گرایانه رو کنید .
حال اگر از بنیادگرایان دینی بپرسید که تو برای یک زندگی آرمانی چه راهی پیشنهاد می‌کنی ، می‌گوید که به دین رجوع کنید اما نه به دین تجددگرایانه و مدرنیستی ، بلکه به دین بنیادگرایانه و فوندامنتالیستی .
راه‌حل سوم در پاسخ به به این سؤال این است که می‌گوید : نه به دین تجددگرایانه و نه به دین بنیادگرایانه رجوع کنید بلکه به دین سنت‌گرایانه رجوع کنید .

راه‌حل چهارمی می گوید : به طور کلی کاری به دین نداشته باشید . شما تنها با عقل می‌توانید به زندگی آرمانی برسید .

می‌خواهم بگویم جواب دادن به این سؤال در قالب « طرح عقلانیت و معنویت » معنادار است ؛ چرا تأکید می کنم بر اینکه معنادار است ؟ برای اینکه اگر شما سخنی بگویید که هیچ مخالفی نداشته باشد ، این سخن هیچ سودی ندارد . اول علامت سودمندی یک سخن این است که مخالف داشته باشد . یعنی کسانی سخنی در برابرش بگویند . وگرنه اگر شما سخنی بگویید که همه با آن موافق باشند ، این سخنِ شما نیست . ما همه با « 4=2+2 » موافقیم . اما این رأی کیست ؟ به این دلیل که همه قبول دارند که دو به علاوه دو مساوی است باچهار . این رأی ، رأی هیچ کس خاصی نیست و رأی همه است .

عقلانیت و معنویت ، هدف نیست بلکه وسیله است

چون عقلانیت و معنویت دو مؤلفه‌ای هستند که ما را به زندگی آرمانی می‌رسانند ، نتیجه‌ می‌گیریم که عقلانیت و معنویت ، هیچکدام هدف نیستند ، بلکه هر دو وسیله‌اند .

بنابراین ما باید به این دو به چشم وسیله نگاه کنیم . ما عاشق چشم و ابروی « عقلانیت »  و « معنویت » نیستیم . چون می‌بینیم زندگی آرمانی جدای از عقلانیت و معنویت قابل تحصیل نیست ، به این دو به چشم دو وسیله نگاه می‌کنیم . البته دو وسیله‌ی گریز ناپذیر . دو وسیله‌‌ای که به هیچ نحوی از انحاء نمی‌شود از آن‌ها دوری کرد و در عین حال به زندگی آرمانی رسید و البته هر دوی این‌ها برای رسیدن به هدف منحصر به فرد هستند . راه بدیلی ـ لااقل به نظر قائل به این قول ـ وجود ندارد .

من در مصاحبه با « راه‌نو » گفته‌ام که : من نه دل نگران سنّتم ، نه دل نگران تجدّد ، نه دل نگران تمدّن ، نه دل نگران فرهنگ و نه دل نگران هیچ امر انتزاعی از این قبیل . من دل نگران انسان های گوشت و خون داری‌هستم که می آیند ، رنج می برند و می روند .
خب حالا آنجا اسم " عقلانیت و معنویت " را نبرده بودم . « عقلانیت » هم نباید بت جدیدی برای ما بشود ، « معنویت » هم نباید بت جدیدی بشود . هیچ چیزی نباید بت باشد ، هر چیزی باید در استخدام انسان و کاستن از درد و رنج‌های آدمی باشد . حالا اگر شما نکته‌ای در فرهنگ و تمدن‌تان ، در دین‌تان ، در مذهبتان ، در فلسفه‌تان ، در عرفانتان ،‌در الهیات‌تان در علم تجربی‌ طبیعی‌تان ، در علم تجربی انسانی‌تان ، درهنر و ادبیات و علوم تاریخی‌تان ، درهر جا هر چیزی  که به درد  کاستن از درد و رنج این انسان گوشت و پوست و خون‌دار خورد ،‌ ما آن را أخذ می‌کنیم .

 بنابراین در عین اینکه من نه دغدغه‌ی دینی را دارم و نه کیشی را و نه مذهبی را ،‌ نه آیینی را ،‌نه ایسمی ،‌ نه مکتبی را ، نه فرهنگی را و نه تمدنی را ؛ ولی در عین حال ، به هیچ کدام از این ها پشت نمی‌کنم ؛ به دلیل اینکه در همه‌ی این‌ها مؤلفه‌هایی وجود دارند که وقتی آن مؤلفه‌‌ها را اخذ می‌کنیم ، از أخذ آن مؤلفه‌ها مواد خامی بروز می‌کند که از آن مواد خام ،  مرهم و معجون‌مان را برای درد و رنج بشر درست می‌کنیم ؛ مرهمی ،‌ معجونی ، پمادی ، ضمادی  که می‌خواهیم از برای کاستن از درد و رنج بشر درست کنیم ، از دل همه‌ی این‌ها فراهم می‌کنیم ، از دل دین ، فرهنگ ، کیش ، آیین ، مشرب و مرام و عرفان و علم تجربی و فلسفه و ادبیات و هنر اخذ می‌کنیم . 

از میان همه‌ی این منابع و خاستگاه‌‌ها که ما مواد خام آن مرهم و معجون را فراهم می‌آوریم ، بر سه مورد تأکید فراوان دارم :

یکی فلسفه‌ ، یکی روانشناسی و یکی ادبیات . اما از همه منابع دیگر ما استفاده می‌کنیم .

بنابراین همین سخن را در باب عقلانیت و معنویت هم تکرار می‌کنیم . جز انسان و درد و رنج انسان هیچ چیزی نباید مطمح نظر ما باشد ؛ هر چیزدیگری به نظرمن مسأله‌‌نماست و نه مسأله .

زیرنویسها :

1-      موضوع قسمت اول سخنرانی : ویژگی‌های زندگی آرمانی

2-     پروژه‌ی عقلانیت و معنویت که مدعای دکتر ملکیان در این سخنرانی است .

آدرس :

منبع : سخنرانی مصطفی ملکیان درمورد

  " عقلانیت و معنویت بعد از ده سال " – سال 1389

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد